شاخص های کلیدی عملکرد سئو (SEO KPIs) معیارهای حیاتی هستند که به کسبوکارها کمک میکنند موفقیت و اثربخشی تلاشهای بهینهسازی موتور جستجوی خود را بسنجند. این مقاله به تعریف و بررسی اهمیت انواع مختلف شاخصهای کلیدی عملکرد سئو میپردازد و نشان میدهد که چگونه این شاخصها میتوانند به شما در همسو شدن با اهداف کسبوکارتان کمک کنند. با ردیابی شاخصهای کلیدی عملکرد سئو، میتوانید ترافیک ارگانیک وبسایت، رتبهبندی کلمات کلیدی، نرخ تبدیل، بکلینکها و موارد دیگر را بهبود دهید.
چرا باید سئو را در استراتژی بازاریابی دیجیتال خود لحاظ کنید؟
لحاظ کردن سئو در استراتژی بازاریابی دیجیتال شما به دلایل متعددی ضروری است. سئو دید وبسایت شما را در نتایج جستجوی ارگانیک بهبود میبخشد و برند شما را به مخاطبان گستردهتری معرفی میکند و ترافیک ارگانیک بیشتری را به خود جلب میکند. همچنین با همسو کردن محتوای شما با نیازهای مخاطبان هدف، ترافیک هدفمندی را جذب میکند.
با پیگیری KPI های سئو، میتوانید ترافیک ارگانیک وبسایت، رتبهبندی کلمات کلیدی، نرخ تبدیل، بکلینکها و موارد دیگر را بهبود ببخشید.
با پیگیری KPIها، میتوانید بینش ارزشمندی در مورد عملکرد وبسایت کسبوکار خود به دست آورید. این معیارها اثربخشی کلمات کلیدی، بهینهسازی محتوا، لینکسازی و سایر فعالیتهای سئوی شما را که برای دسترسی کلی و در نهایت فروش حیاتی هستند، نشان میدهند.
با داشتن KPIهای سئو، شما و تیمتان میتوانید زمینههای خاص را برای بهبود شناسایی کنید، تصمیمات مبتنی بر داده (به جای تصمیمات احساسی) بگیرید و پیشرفت خود را در طول زمان پیگیری نمایید.
با ردیابی شاخصهای کلیدی عملکرد (KPIs)، میتوانید بینشهای ارزشمندی از عملکرد وبسایت کسبوکار خود به دست آورید. این معیارها نشان میدهند که کلمات کلیدی، بهینه سازی محتوا، ساخت بکلینک و سایر فعالیتهای سئو شما چقدر مؤثر هستند و چقدر بر دستیابی به مخاطب و در نتیجه فروش تأثیر میگذارند.
با استفاده از شاخصهای کلیدی عملکرد سئو، شما و تیمتان میتوانید مناطق خاصی را برای بهبود شناسایی کنید، تصمیمگیریهای مبتنی بر داده بگیرید (در مقابل تصمیمگیریهای احساسی) و پیشرفت خود را در طول زمان پیگیری کنید.
هر بخش بر اساس اهداف و مقاصد خاص کسبوکار، از شاخصهای کلیدی عملکرد متفاوتی استفاده میکند. برای بازاریابی، قطعاً به مواردی که جنبههای مختلف کار شما را مورد توجه قرار میدهند نگاه خواهید کرد، مانند نرخ پرش، کیفیت بکلینکها و دید ارگانیک. در بخش بعدی، به جزئیات بیشتری در مورد شاخصهای کلیدی عملکرد خاصی که باید برای سئو ردیابی کنید، خواهیم پرداخت.
در اینجا 12 شاخص کلیدی عملکرد سئو (kpi سئو) که کسبوکارها اغلب آنها را پیگیری میکنند، آورده شده است:
دید ارگانیک، که به عنوان “قابلیت دیده شدن در جستجو” نیز شناخته میشود، یک شاخص کلیدی عملکرد سئو (SEO KPI) حیاتی است که اندازهگیری میکند چقدر برند شما در نتایج جستجو هنگامی که کاربران به دنبال برند شما یا موضوعات مرتبط هستند، ظاهر میشود. گرچه برخی افراد ممکن است دید ارگانیک را به عنوان یک معیار غیر تبدیلی و غیرقابل پیگیری تلقی کنند، اما این معیار همچنان به رشد کسبوکار شما وابستگی زیادی دارد.
دید ارگانیک نشاندهنده “سهم صدا” (Share of Voice) کسبوکار شما در اصطلاحات بازاریابی است و فراتر از اندازهگیریهای سنتی مربوط به ده لینک آبی در صفحه نتایج موتور جستجو (SERP) میرود. این معیار همچنین شامل ویژگیهای مختلف دیگری از نتایج موتور جستجو میشود، مانند بستههای محلی (Local Packs)، پنلهای دانش (Knowledge Panels)، قطعههای ویژه (Featured Snippets)، و لیست گستردهای از عناصر دیگر.
برای اندازهگیری یا پیگیری دید ارگانیک خود، میتوانید از ابزارهایی مانند کنسول جستجوی گوگل (Google Search Console) استفاده کنید که نمای کلی از تعداد نمایشهای جستجوی شما در یک بازه زمانی خاص ارائه میدهد. نمایشها نشاندهنده تعداد دفعاتی هستند که وبسایت شما در نتایج جستجو ظاهر شده است، حتی اگر این نمایشها منجر به کلیک نشوند. این معیار، رشد مداوم در قابلیت دیده شدن شما را نشان میدهد و نوع جستجوهایی را که سایت شما در آنها قابل مشاهده بوده است، نمایان میکند.
افزایش دید ارگانیک شما دارای مزایای قابل توجهی است زیرا دسترسی شما به مشتریان بالقوه را افزایش میدهد. با افزایش دیده شدن برند خود، میتوانید به مخاطبان گستردهتری دسترسی پیدا کنید و شانس خود را برای جذب ترافیک ارگانیک ارزشمند افزایش دهید.
ابزارهایی مانند Ahrefs’ Rank Tracker نیز اطلاعاتی درباره دید در جستجو، به ویژه برای کلمات کلیدی خاص ارائه میدهند. با این حال، باید توجه داشت که به عنوان یک کسبوکار کوچک، ممکن است وبسایت شما فوراً در چنین رتبهبندیهایی جایگاه برجستهای نداشته باشد. در هر صورت، پیگیری و بهبود دید ارگانیک و سایر شاخص های کلیدی عملکرد سئو، حضور آنلاین برند شما را تقویت کرده و ترافیک هدفمند را برای رشد کسب و کار جذب میکند.
تبدیل سرنخهای ترافیک ارگانیک به عنوان بخش ابتدایی پل بین تلاشهای بازاریابی شما و تولید درآمد برای کسبوکارتان عمل میکند. تبدیل سرنخ به معنای تبدیل ترافیک به سرنخهای واقعی است. در مورد ترافیک ارگانیک، تبدیل سرنخها معمولاً شامل موارد زیر است:
این اقدامات نشان میدهند که سرنخها از مراحل قیف فروش عبور کرده و به مشتریان پرداختکننده نزدیکتر میشوند. با ردیابی تبدیل سرنخها، کسبوکارها میتوانند اثربخشی استراتژیهای سئو (و سایر استراتژیهای بازاریابی) خود را ارزیابی کرده و نقاط مشخصی را برای جذب سرنخهای بیشتر شناسایی کنند. گوگل آنالیتیکس ۴ ابزاری ارزشمند است که میتوانید از آن برای مشاهده بینشهای مختلف و تفسیر دقیق دادهها از این شاخص کلیدی عملکرد سئو استفاده کنید. اما به خاطر داشته باشید که تفاوتی بین تبدیلها و نرخ تبدیل وجود دارد.
تبدیل سرنخهای ترافیک تعداد کل سرنخها است، در حالی که نرخ تبدیل درصد تبدیلها به سرنخها نسبت به ترافیک ارگانیک شما را نشان میدهد. نرخ تبدیل، نمای دقیقتری از اثربخشی سئو شما ارائه میدهد. میتوانید به بخش Admin بروید و به قابلیت Events دسترسی پیدا کنید تا تبدیل سرنخها را در گوگل آنالیتیکس ردیابی و تحلیل کنید. در اینجا میتوانید رویدادهای خاصی را به عنوان نشانگرهای تبدیل تعیین کنید. با علامتگذاری این رویدادها، میتوانید شروع به ردیابی و اندازهگیری تأثیر تبدیلها بر ترافیک ارگانیک و عملکرد کلی سئو خود کنید.
پیشنهاد می کنیم مقاله افزایش ترافیک سایت را نیز حتما مطالعه نمایید.
ردیابی ترافیک ارگانیک بر اساس موقعیت مکانی به شما کمک می کند تا بفهمید کدام مناطق جغرافیایی بیشترین پتانسیل رشد را دارند و به شما امکان می دهد منابع را بر این اساس اختصاص دهید. با تمرکز سئوی خود بر مکانهای خاص، میتوانید ترافیک ارگانیک مرتبطتری را جذب کنید، دید در میان مخاطبان مناسب را افزایش دهید و در نهایت منجر به رشد کسبوکار در بازارهای هدف خود شوید.
برای مشاغلی که حضور فیزیکی دارند، ردیابی ترافیک ارگانیک بر اساس موقعیت مکانی ضروری است، زیرا بینش منحصر به فردی در مورد اثربخشی تلاشهای سئوی محلی ارائه میدهد. هنگام برخورد با ترافیک ارگانیک محلی، پیادهسازی پارامترهای UTM در صفحه Google My Business شما میتواند مفید باشد. این به شما امکان می دهد بین ترافیک ناشی از نتایج جستجوی کلی و ترافیک ناشی از “بسته محلی” یا Google Maps تمایز قائل شوید. با تقسیم بندی و تجزیه و تحلیل این داده ها، مناطق جغرافیایی را که ترافیک ارگانیک شما از آنجا نشأت می گیرد بهتر درک می کنید.
اگر کسب و کار فیزیکی ندارید، سنجش ترافیک سئو بر اساس موقعیت مکانی اطلاعات ارزشمندی برای هدف قرار دادن بازارهای محلی خاص ارائه می دهد. این به شما امکان می دهد تا مناطقی یا شهرهایی را که وب سایت شما بیشترین بازدیدکنندگان را جذب می کند، شناسایی کنید و سپس استراتژی های بازاریابی، ایجاد محتوا و تلاش های بهینه سازی خود را برای بهتر پاسخگویی به ترجیحات مخاطبان هدف خود در هر مکان هدایت کنید.
علاوه بر این، درک توزیع جغرافیایی ترافیک ارگانیک شما به شما امکان می دهد ابتکارات سئوی محلی خود را اصلاح کنید. با تجزیه و تحلیل عملکرد مکان های مختلف، می توانید مناطقی را شناسایی کنید که می خواهید در آنجا بیشتر روی بهبود دید و رتبه بندی در نتایج جستجوی محلی تمرکز کنید. این استراتژیها شامل استفاده از کلیدواژههای محلی، ایجاد صفحات فرود خاص مکان یا استفاده از فهرستهای محلی و استنادات است.
رتبه بندی کلید واژه یک KPI سئوی اساسی است زیرا بینشی در مورد عملکرد و دیده شدن وب سایت شما در نتایج موتور جستجو برای کلمات کلیدی مرتبط ارائه می دهد. در گذشته، مردم عمدتاً روی ردیابی کلمات کلیدی کوچک برای سنجش موفقیت استراتژی سئوی خود تمرکز می کردند. با این حال، با توسعه و تکامل جستجوی معنایی، اکنون یک صفحه محتوا می تواند برای کلمات کلیدی و زمینه های جستجوی متعدد رتبه بندی شود.
در هر صورت، نظارت بر رتبه بندی کلمات کلیدی به شما امکان می دهد شناسایی کنید که کدام کلمات کلیدی بیشترین ترافیک را به سایت شما هدایت می کنند و بر نتایج کلی کسب و کار شما تأثیر می گذارند. رتبه بندی بالای کلمات کلیدی اغلب با ترافیک بالاتر وب سایت، لیدهای مرتبط و در نتیجه، پتانسیل افزایش نرخ تبدیل همبستگی دارد. با اطلاع از کلمات کلیدی ای که برای آنها رتبه خوبی دارید و کلماتی که در آنها به دید بیشتری نیاز دارید، می توانید اثربخشی محتوای خود را درک کرده و تنظیمات آگاهانه ای در استراتژی سئوی خود اعمال کنید.
به آخرین باری که در گوگل جستجو کردید فکر کنید. آیا قبل از کلیک بر روی یک لینک به ظاهر مرتبط، به صفحه دوم یا حتی نیمی از لیست رفتید؟ ردیابی رتبه بندی کلمات کلیدی برای شناسایی موقعیت کسب و کار شما در صفحه اول نتایج موتور جستجو بسیار مهم است. داشتن کلمات کلیدی در سه نتیجه برتر جستجو به طور قابل توجهی احتمال جذب ترافیک قابل توجه را افزایش می دهد، زیرا این موقعیت ها اکثر کلیک های افراد جستجو کننده برای این کلمات کلیدی را دریافت می کنند.
برای ردیابی کلمات کلیدی میتوانید از ابزارهایی مانند Ahrefs، Google Analytics یا SEMrush استفاده کنید. این ابزارها دادههای ارزشمندی در مورد رتبهبندی شما ارائه میدهند و به شما امکان میدهند تا نوسانات را شناسایی کرده و تصمیمات دقیقی بگیرید.
علاوه بر این، ارزیابی منظم رتبهبندی کلمات کلیدی به شما کمک میکند تا جایگاه فعلی خود را ارزیابی کنید، به عوامل سئوی درون صفحهای رسیدگی کنید و فرصتهای بهبود، مانند لینکسازی و تولید محتوا را بررسی کنید. در نهایت، ردیابی رتبه بندی کلمات کلیدی یک فرآیند مداوم است که نیازمند تلاش و توجه مستمر است. با بهبود دید سئوی خود و رتبه بندی کلی کلمات کلیدی، می توانید اعتبار، مرتبط بودن و عملکرد جستجوی ارگانیک وب سایت خود را افزایش دهید و به رشد پایدار در حضور آنلاین خود دست یابید.
بک لینک ها جزء ضروری استراتژی سئوی بسیاری از کسب و کارها هستند. آنها اساساً لینک های ابرمتنی در وب سایت های دیگر هستند که کاربران را به وب سایت شما هدایت می کنند و شبیه به “نامه های توصیه” برای موتورهای جستجویی مانند گوگل عمل می کنند و اعتبار و محبوبیت سایت شما را نشان می دهند.
گوگل بک لینک ها را یکی از مهم ترین عوامل رتبه بندی خود می داند و این باعث می شود آنها برای بهبود دیده شدن وب سایت شما در نتایج موتور جستجو ضروری باشند. همچنین بررسی معیارهای مختلف لینک برای ارزیابی سلامت پروفایل لینک شما و مقایسه آن با رقبایتان ضروری است.
هنگام اندازه گیری بک لینک ها، باید موارد زیر را در نظر بگیرید:
این معیارها در کنار هم بینشی در مورد رشد و ثبات پروفایل بک لینک شما ارائه می دهند. علاوه بر این، در حالی که برخی از شرکت ها درگیر رقابت بر سر تعداد می شوند، کمیت و کیفیت بک لینک ها از اهمیت بالایی برخوردار است. هرچه تعداد بک لینک های وب سایت شما بیشتر باشد، بهتر است، اما تمرکز بر روی دامنه های معتبر و با اعتبار ضروری است، زیرا این امر محتوای شما را با ارزش تر و قابل اعتمادتر می کند.
تحقیقات رقابتی نیز برای درک چشم انداز بک لینک ها بسیار مهم است. با بررسی بک لینک هایی که رقبای شما به دست آورده اند، می توانید معیارهایی را تعیین کنید و فرصت هایی را برای بهبود پروفایل لینک خود شناسایی کنید. در رابطه با ردیابی، ابزارهایی مانند Google Analytics، Ahrefs، SEMrush و Moz بینش آسانی در مورد بک لینک های شما از جمله تعداد بک لینک ها، اعتبار دامنه، امتیاز سمی، دامنه های ارجاع دهنده و امتیاز اسپم ارائه می دهند. برای تقویت پروفایل بک لینک وب سایت خود، بر ایجاد محتوای جذاب و ارزشمندی که به طور طبیعی بک لینک ها را جذب می کند، ایجاد روابط با سایر مالکان وب سایت، وبلاگ نویسی مهمان و مشارکت در همکاری های صنعتی تمرکز کنید.
پیشنهاد می کنیم مقاله مربوط به آموزش ساخت بک لینک رایگان را نیز حتما مطالعه نمایید.
سرعت بارگذاری سریع صفحه برای ارائه یک تجربه کاربری مثبت بسیار مهم است. به گفته این گفته، یکی دیگر از عوامل مهم در عملکرد وب سایت و تجربه کاربری، زمان بارگذاری صفحه است که به طور مستقیم بر معیارهای مختلف و رتبه بندی موتورهای جستجو در دراز مدت تأثیر می گذارد. به عنوان مثال، هنگامی که بارگذاری یک وب سایت زمان زیادی طول می کشد، احتمال رها شدن کاربران و ترک سایت افزایش می یابد.
و چه مدت زمان زیادی طول می کشد؟ تحقیقات نشان داده است که اکثر بازدیدکنندگان سایت اگر وب سایت بیش از سه ثانیه طول بکشد تا بارگذاری شود، آن را ترک خواهند کرد. به همین دلیل است که سرعت بارگذاری آهسته می تواند کاربران را ناامید کند و منجر به نرخ پرش بالا شود و در نتیجه بر تعامل کاربر و نرخ تبدیل تأثیر منفی بگذارد.
تصاویر بزرگ، ویدیوها و گیف ها می توانند تأثیر بسزایی بر زمان بارگذاری صفحه داشته باشند. بنابراین، در حالی که چنین رسانه های بصری جذاب ممکن است تا حدودی تجربه کاربری را بهبود بخشند، اما اگر باعث تاخیر جزئی در بارگذاری صفحه شود، می تواند منجر به کلیک کاربران بر روی دکمه بازگشت و جستجوی جایگزین شود. برای ارزیابی و بهینه سازی و افزایش سرعت سایت شما، ابزارهایی مانند PageSpeed Insights مفید هستند. این ابزارها اطلاعاتی در مورد زمان بارگذاری در چندین پلتفرم ارائه می دهند و عوامل خاصی را که به کندی سرعت سایت کمک می کنند شناسایی می کنند.
توصیه می شود که زمان بارگذاری صفحه را به حداکثر 5 ثانیه برسانید و گوگل حتی کمتر (2 ثانیه) را به عنوان یک آستانه قابل قبول برای وب سایت های تجارت الکترونیک پیشنهاد می کند. فرض کنید می خواهید زمان بارگذاری صفحه خود را بهبود ببخشید. در این صورت، می توانید به سمت استراتژی های مختلفی مانند بهینه سازی اندازه تصاویر، استفاده از حافظه نهان مرورگر، به حداقل رساندن زمان پاسخ سرور و کاهش تعداد درخواست های HTTP نگاه کنید. در نهایت، با اولویت دادن به بارگذاری سریع و کارآمد، صاحبان وب سایت می توانند تجربه کاربری را بهبود بخشند، نرخ پرش را کاهش دهند و رتبه بندی کلی موتور جستجوی خود را بهبود بخشند.
فرض کنید کسی وارد مغازه شما میشود، نگاهی گذرا میاندازد و بدون اینکه محصولی بخرد یا حتی سوالی بپرسد، خارج میشود. نرخ پرش (Bounce Rate) در دنیای وبسایت دقیقا همین مفهوم را دارد. این نرخ، درصد کاربرانی است که وارد یکی از صفحات سایت شما شده و بدون هیچ کلیک یا تعاملی، آن را ترک میکنند. نرخ پرش بالا نشاندهنده این است که محتوای صفحه شما کاربر را جذب نکرده و نتوانسته پاسخی به نیاز او که باعث ورودش به صفحه شده، بدهد. برعکس نرخ پرش پایین نشان میدهد محتوای شما جذاب و مرتبط بوده و کاربر را ترغیب کرده در سایت شما بماند و حتی به مشتری تبدیل شود.
پس نرخ پرش بالا اصلا خوب نیست! این یعنی شما فرصتهای زیادی را برای تبدیل کاربر به مشتری از دست میدهید. علاوه بر این، نرخ پرش بالا روی سئوی سایت شما هم تأثیر منفی میگذارد چون گوگل به سایتهایی که کاربران زمان بیشتری را در آنها میگذرانند، رتبهی بهتری میدهد.
خبر خوب این است که با بررسی و تحلیل نرخ پرش در بخشهای مختلف سایت خود، میتوانید نقاط ضعف را شناسایی کرده و آنها را با تغییرات کوچک بهبود بخشید. این تغییرات در نهایت باعث میشود تا کاربران بیشتری در سایت شما بمانند، با آن ارتباط برقرار کنند و به مشتری تبدیل شوند. برای اندازهگیری نرخ پرش میتوانید از Google Analytics 4 استفاده کنید. کافیست به قسمت گزارشها (Reports) و سپس بخش تعامل (Engagement) بروید و روی صفحات و اسکرینها (Pages and screens) کلیک کنید. کاهش نرخ پرش یکی از بهترین اقداماتی است که میتوانید برای بهبود سئوی سایت خود انجام دهید. پس همین امروز دست به کار شوید و با محتوای جذاب و مرتبط، کاربران را در سایت خود نگه دارید و آنها را به مشتری وفادار تبدیل کنید.
نرخ کلیک (CTR) یکی از معیارهای مهم سئو است که میزان موفقیت شما در جذب کلیک از طریق نتایج موتورهای جستجو را اندازهگیری میکند. این کلیکها نشاندهندهی علاقه و تعامل کاربران با محتوای شما هستند.
اگرچه CTR لزوما به معنای افزایش مستقیم رتبهبندی یا درآمد شما نیست، اما بررسی منظم آن در سطح صفحه و جستجو برای ارزیابی عملکرد محتوای شما بسیار ضروری است.
نرخ کلیک، درصدی از افرادی است که بعد از دیدن وبسایت شما در نتایج جستجو (SERP)، روی آن کلیک میکنند. هرچه رتبهی شما بالاتر باشد، به طور طبیعی انتظار میرود نرخ کلیک بالاتری داشته باشید.
با پیگیری نرخ کلیک، میتوانید ارتباط بین تگهای عنوان و توضیحات متای خود که در نتایج جستجو نمایش داده میشوند، با پرسشهای کاربران را ارزیابی کنید.
برای تحلیل نرخ کلیک صفحات و جستجوهای مختلف، میتوانید از گزارش عملکرد کنسول جستجوی گوگل (Google Search Console) استفاده کنید. این گزارش، دادههای ارزشمندی در مورد نسبت نمایشهای صفحه در نتایج جستجو (impressions) که منجر به کلیک میشوند در اختیار شما قرار میدهد و تصویری واضح از میزان جذب مخاطب توسط نتایج جستجوی شما ارائه میکند.
با نظارت و بهینه سازی مداوم نرخ کلیک، به طور اجتناب ناپذیری میزان دیده شدن و ترافیک وبسایت خود را افزایش میدهید و در نهایت تعامل بیشتری را برای دستیابی به اهداف سئوی خود به دست خواهید آورد.
فرض کنید اسکلت بدن انسان را به صورت زیربنای یک وبسایت در نظر بگیرید. معماری سایت و لینکهای داخلی درست مثل استخوانبندی، به کل بدنه (وبسایت) شما استحکام و ساختار میدهند. درست شبیه به استخوانهای ما، اگر این عناصر به درستی در جای خود قرار نگیرند، وبسایت هم ضعیف شده و نمیتواند عملکرد مطلوبی داشته باشد.
معماری خوب سایت برای موفقیت در سئو ضروری است، چون به عنکبوتهای موتور جستجو اجازه میدهد تا تمام صفحات شما را برای ایندکس کردن به راحتی بخزند. همچنین به بازدیدکنندگان کمک میکند تا به راحتی در سایت شما راه پیدا کنند و به سرعت به محتوای مورد نیازشان دسترسی پیدا کنند. لینکسازی داخلی هم نقش مهمی در سئو ایفا میکند، چرا که مسیرهایی را بین صفحات مختلف در یک وبسایت یا بین چند وبسایت با موضوعات یا محتویات مشابه ایجاد میکند. این کار به موتورهای جستجو کمک میکند تا وبسایت شما را بهتر درک کنند و در نهایت میتواند رتبه شما را در نتایج جستجو بهبود بخشد.
در دنیای تجارت، بازگشت سرمایه (به اختصار ROI) یکی از معیارهای کلیدی است که برای ارزیابی سود مالی به دست آمده از سرمایهگذاری در یک فعالیت خاص به کار میرود. در حوزه سئو، بازگشت سرمایه، موفقیت (یا عدم موفقیت) استراتژی سئوی شما را با اندازهگیری ارزش (معمولا فروش) به دست آمده از تبدیلهای ارگانیک (طبیعی) در مقایسه با هزینههای سرمایهگذاری در سئو، برجسته میکند.
برای محاسبهی بازگشت سرمایه سئو، ابتدا باید هزینههای سرمایهگذاری در سئو را از ارزش تبدیلهای ارگانیک کم کنید، سپس این عدد را بر کل هزینههای سئو تقسیم کرده و نهایتا حاصل را در ۱۰۰ ضرب کنید. این فرمول، درصدی را به شما میدهد که همان بازگشت سرمایه (ROI) است.
با این حال، اندازهگیری بازگشت سرمایه سئو به دلیل نیاز به بازههای زمانی طولانیتر برای مشاهدهی نتایج ملموس، میتواند چالشبرانگیز باشد. ممکن است اندازهگیری این مورد چند ماه، یا حتی تا یک سال یا بیشتر طول بکشد تا تاثیر کامل تلاشهای سئو، به ویژه برای ابتکاراتی مانند بهینهسازی صفحات فرود، آشکار شود. با وجود دشواری در اندازهگیری دقیق بازگشت سرمایه سئو، رسیدن به یک بازگشت سرمایه مثبت، هدف نهایی هر استراتژی سئو است.
این بدین معناست که زمان، منابع و سرمایهگذاری اختصاص داده شده به تولید محتوا، نگهداری وبسایت و کمپینهای برونرسانی، ارزش خود را داشتهاند. تعیین اهداف روشن، ردیابی معیارهای مرتبط و تحلیل روندها در یک دورهی طولانی، امری حیاتی است. علاوه بر این، ادغام تحلیل بازگشت سرمایه با سایر معیارهای کلیدی سئو مانند ترافیک ارگانیک، تبدیلها و رتبهبندی کلمات کلیدی، درک جامعتری از تأثیر کلی و ارزش ابتکارات سئوی شما ارائه میدهد. در نهایت، بازگشت سرمایه سئو به عنوان یک معیار راهنما عمل میکند که به شما کمک میکند تا سودآوری مالی سرمایهگذاریهای سئو را ارزیابی کنید و تصمیمات آگاهانهای برای بهینه سازی استراتژیها و تخصیص موثر منابع بگیرید.
در تحلیل ترافیک وبسایت، تمایز قائل شدن بین ترافیک برندمحور و بدون برند اهمیت زیادی دارد. ترافیک برندمحور شامل بازدیدکنندگانی است که قبلاً با کسب و کار شما آشنا هستند یا از دیگران توصیهای دریافت کردهاند. با اینکه ترافیک برندمحور نشاندهندهی موفقیت برخی از کانالهای بازاریابی است، اما معمولا یک (KPI) سئو در نظر گرفته نمیشود، چرا که مستقیما بازتابدهندهی اثربخشی تلاشهای سئوی شما نیست. از طرف دیگر، ترافیک بدون برند شامل کاربرانی است که وبسایت شما را از طریق جستجوهایی در موتور جستجو مرتبط با محصولات یا خدماتی که ارائه میدهید، پیدا میکنند. این افراد ممکن است قبل از برخورد با وبسایت شما در نتایج جستجو، چیزی دربارهی کسب و کار شما ندانسته باشند.
بنابراین، اندازهگیری تقسیمبندی بین ترافیک برندمحور و بدون برند برای ارزیابی تاثیر استراتژی سئوی شما بسیار مهم است. میتوانید از فیلترهای پیشرفته در ابزارهایی مانند بخش تحقیق ارگانیک Semrush برای ردیابی این معیار استفاده کنید. به عنوان مثال، با فیلتر کردن جستجوهای برندمحوری که حاوی نام شرکت شما هستند، میتوانید روی ارزیابی تعداد بازدیدکنندگانی تمرکز کنید که وبسایت شما را با جستجوی مستقیم خدمات یا محصولاتتان پیدا کردهاند.
درک این تقسیمبندی، نمای جامعتری از عملکرد وبسایت شما به شما میدهد و به این ترتیب به شما کمک میکند تا استراتژی سئوی خود را برای دیده شدن بیشتر در بین مشتریان جدید تنظیم کنید و از اهداف تجاری خود پشتیبانی نمایید.
هزینه هر مشتری (CPA) در سئو به بررسی مخارج به دست آمده برای جذب یک کاربر که از طریق تلاشهای سئوی شما تبدیل به مشتری میشود، میپردازد. هزینههای صرف شده در کمپینهای سئو شامل ابزارهای سئو، حقوق تیم سئو، هزینههای آژانسهای بازاریابی، لینکسازی، تولید محتوا و موارد دیگر است. ردیابی هزینهی هر مشتری برای درک کارآمدی کمپینهای سئوی شما، به خصوص در مقایسه با ارزش کل طول عمر مشتری (CLV)، بسیار حیاتی است. با ارزیابی هزینهی هر مشتری در ارتباط با ارزش کل طول عمر مشتری، میتوانید ناکارآمدیهای بالقوه در تبدیل مشتریان جدید را بهتر درک کنید.
بالا بودن هزینه ی هر مشتری ممکن است نشان دهد که هزینههای شما صرف محتوایی میشود که روی کلمات کلیدی نامناسب تمرکز میکند یا کاربرانی را جذب میکند که احتمال تبدیل آنها به مشتری کم است. به عبارت دیگر، شما در حال هدر دادن پول برای یک استراتژی ناکارآمد هستید. با این حال، مهم است بدانید که تلاشها و کمپینهای سئو برای رسیدن به نتایج قابل توجه به زمان نیاز دارند. بنابراین، به جای تکیه صرف بر معیارهای جداگانه، ردیابی و نظارت بر هزینهی هر مشتری در یک دورهی طولانیتر توصیه میشود.
با تجزیه و تحلیل هزینهی هر مشتری، میتوانید تصمیمات آگاهانهای برای تخصیص مجدد منابع، بهینهسازی استراتژیهای سئو و افزایش کارآمدی فرآیند جذب مشتری خود بگیرید. علاوه بر این، این کار به شما امکان میدهد تا سرمایهگذاریهای خود را با کلمات کلیدی و بخشهای مخاطبی که بیشترین تبدیل را ایجاد میکنند، هماهنگ کنید و در نهایت، بازگشت سرمایه (ROI) کمپینهای سئوی شما را به حداکثر برسانسانید – که در بخش بعدی به آن خواهیم پرداخت. به یاد داشته باشید که هزینهی هر مشتری، همانطور که در مورد تمام این کلیدهای عملکردی سئو صدق میکند، تنها یک قطعه از پازل است و ادغام آن با سایر معیارهای سئو، درک جامعتری از عملکرد کمپین شما را ارائه میدهد.
به طور کلی، انتخاب و ردیابی کلیدهای عملکردی سئوی (KPI) مناسب برای کسب و کارهایی که میخواهند موفقیت استراتژیهای سئوی خود را ارزیابی کنند و برای آینده تصمیمات مبتنی بر داده بگیرند، بسیار با ارزش است.
بهینهسازی کلیدهای عملکردی مناسب میتواند از کسب و کارها با افزایش دیده شدن، جذب ترافیک ارگانیک بیشتر و بهبود نرخ تبدیل فروش پشتیبانی کند و در نتیجه منجر به رشد بلندمدت و موفقیت در فضای دیجیتال شود.
آیا میدانستید محتوای تکراری بهطورمستقیم بر رتبه سایت شما در نتایج جستوجوی گوگل تاثیر میگذارد؟…
در سال 2024 بیش از 83.5% وبسایتها از گوگل آنالیتیکس یا ابزارهای مشابه برای تحلیل…
URL یکی از اجزای حیاتی در دنیای وب است که نقش مهمی در دسترسی به…
دنیای وب و طراحی سایت عملا بعد از ورود سیستم های مدیریت محتوایی مثل جوملا،…
هنوز بسیاری از سئو کارها تصور میکنند فایل های PDF توسط موتور های جستجو و…
آیا تا به حال متوجه شدهاید که وقتی سوالی را در گوگل جستجو میکنید، پاسخ…